احتمال پاسخ اسرائیل و جنگ منطقهای/ برنامه بیبی چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۲۹۹۲۸
رسول سلیمی: اگرچه مقامات نظامی اسرائیل دقایقی پس از آغاز حملات ایران وعده پاسخ سخت و پشیمانکننده به ایران دادند که اما با استقبال آمریکا، بزرگترین متحد خودش همراه نشد. جو بایدن، در گفتگویی تلفنی که پس از خاتمهیافتن حملات بامداد روز یکشنبه انجام شد بنیامین نتانیاهو را از پاسخ به تهاجم موشکی و پهپادی ایران برحذر داشت و اعلام کرد که در صورت عملیشدن چنین حملهای، نباید از کشورش انتظار همراهی داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیشتر نیز وزیر دفاع امریکا نیز از همتای اسرائیلی خودخواسته بود که پیش از انجام هرگونه حمله علیه ایران، لازم است که تلآویو، واشنگتن را در جریان جزئیات آن قرار دهد. علاوه بر ایالات متحده، دیگر متحدان غربی اسرائیل بهخصوص قدرتهای اروپایی نیز ضمن محکومکردن حمله ایران، بهنوعی، به شکل تلویحی خواستار کاستن از شدت تنش کنونی شدهاند.
کارشناسان سیاسی بر این باورند که امریکا در کمک به اسرائیل برای رهگیری پهپادها و موشکهای ایران به دنبال کنترل جنگی بوده که در صورت شکست اسرائیل در برابر پاسخ ایران متحمل میشده است. برایناساس در صورت عدم همراهی امریکا و انگلیس برای ارتقای توانمندی پدافندی اسرائیل، موشکها و پهپادهای بیشتری به اهداف اصابت میکرد و خسارات اسرائیل بیشتر از آن میشد که هم اکنون به آن معترف است.
از سوی دیگر باتوجهبه قدرت بالای تهاجمی اسرائیل در عملیات هوایی بهواسطه در اختیار داشتن جنگندههای فوق پیشرفته، نگرانیها نسبت به شعلهورشدن یک جنگ تمامعیار میان ایران و اسرائیل و درگیرشدن کل منطقه در صورت تحقق حمله انتقامی اسرائیل بالا گرفته است. تهدیدی که پیشتر نیز واکنش مقامات نظامی کشورمان را به همراه داشته و تأکید شده در صورت حمله اسرائیل به ایران، حملهای با شدت بیشتر انجام خواهند داد.
کارشناسان نظامی و تحلیلگران سیاسی از تأسیسات هستهای ایران بهعنوان عمدهترین اهداف حمله احتمالی اسرائیل نام میبرند که تلآویو پیشتر بارها تهران را به انجام آن تهدید کرده بود.
نشریه جروزالم پست در مقالهای تحلیلی ضمن پرداختن به قدرت تهاجمی اسرائیل در عملیات هوایی، سناریوی زمینگیر شدن ایران در صورت حمله هوایی احتمالی اسرائیل علیه تأسیسات هستهای این کشور را مورد بررسی قرار داده است. نویسنده مقاله در ابتدای مطلب خود این فرضیه را مطرح کرده که اسرائیل در نهایت تصمیم به مقابلهبهمثل میگیرد. جروزالم پست سپس این سؤال را به میان میکشد که اگر اسرائیل از این فرصت برای بمباران تأسیسات هستهای ایران استفاده کند، چه روی خواهد داد؟
این در حالی است که تحلیلگران داخل ایران معتقدند در صورت حمله اسرائیل به تأسیسات اتمی، مشروعیت لازم برای دستیابی به سلاح اتمی فراهم خواهد شد. مبنای این استدلال آن است که اسرائیل بهعنوان کشوری اتمی تاکنون از توانمندیهای اتمی خود علیه ایران استفاده نکرده و تخریب زیرساختهای هستهای ایران به معنای برهمزدن توازن در نیروهای طرفین و تلاش برای تضعیف ایران در وضعیتی است که قادر نباشد در صورت حمله اتمی اسرائیل، پاسخ متوازن بدهد.
سناریویی که تحلیلگر روزنامه جروزالم پست به آن اشاره دارد یکی از احتمالات را در صورت پاسخگویی اسرائیل مورد بررسی قرار داده است.
این احتمال به حمله گروهی چندین فروند جنگنده رادار گریز اف-۳۵ از مسیرهای جداگانه به تأسیسات مختلف (نظامی و هستهای) در سراسر خاک ایران اشاره دارد که برخی از آنها تا ۲۰۰۰ کیلومتر از اسرائیل فاصله دارند. ممکن است برخی از این جنگندهها علیرغم مخالفت سوریه و ترکیه، در امتداد مرز این دو کشور پرواز کنند و سپس از عراق عبور کنند.
گروه دیگری از جنگندهها ممکن است از حریم هوایی عربستان سعودی و خلیجفارس عبور کنند؛ البته مشخص نیست که سعودیها با این پرواز بهصورت ضمنی موافقت و یا در کل مخالفت خواهند کرد. بر اساس این سناریو که جروزالم پست آن را بررسی کرده، هدف اولیه چنین حملهای، ازکارانداختن سامانههای دفاع هوایی ایران است.
ممکن است این هواپیماها به طور همزمان یا بهصورت موج به موج (مانند حملة موشکی ایران در بامداد یکشنبه) حمله کنند تا ابتدا سامانههای دفاع هوایی ایران را در دهها سایت هستهای که توسط سازمان اطلاعاتی موساد و ارتش اسرائیل شناسایی شدهاند، نابود کنند.
مأموریت جنگندهها در این حملات نابودی سامانههای دفاع هوایی پیشرفتة ایران عنوان شده که از سامانههای دفاعی لبنان، سوریه یا حماس بسیار پیچیدهتر است. صرفنظر از اینکه هواپیماهای اف-۳۵ به طور همزمان یا بهصورت موجی حمله کنند، تقریباً بهطورقطع موج دیگری از حملات توسط هواپیماهای اف-۱۵، اف-۱۶ و اف-۳۵ اسرائیل که بمبهای سنگین ۵۰۰۰ پوندی GBU-۷۲ آمریکایی را حمل میکنند، صورت خواهد گرفت؛ همچنین ممکن است از بمبهای ۲۰۰۰ پوندی و کوچکتر برای اهداف دیگری استفاده شود.
بر اساس سناریوی مطرح شده از سوی جروزالم پست، حتی ممکن است پس از حملات اولیه، موجهای دیگری برای کمک به نفوذ به عمق خاک ایران بهمنظور نابودی تأسیسات هستهای کلیدی این کشور در فردو و نطنز در نظر گرفته شود. ارتش اسرائیل همچنین به طور بالقوه میتواند از تعداد قابلتوجهی از موشکهای بالستیک سطح به سطح و همچنین پهپادهای جاسوسی و تهاجمی خود در این حملات استفاده کند.
در این گزارش تحلیلی آمده است: باتوجهبه اینکه تأسیسات اصلی فردو در عمق ۸۰ متری زیر زمین قرار دارد، تنها بمبهای ۳۰۰۰۰ پوندی موسوم به «بمبهای سنگر شکن» موجود در زرادخانة آمریکا میتوانند آن را به طور کامل نابود کنند. نویسنده در ادامه یادآور میشود که ایالات متحده حتی در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ نیز از دادن چنین بمبهایی به اسرائیل خودداری کرده بود.
وبگاه آمریکایی «فوربز» در این باره توانمندی پدافندی ایران نوشته سامانه باور-۳۷۳ که در آگوست ۲۰۱۹ وارد خدمت شد، نقش پدافند هوایی ایران ایفا میکند. ایران در نوامبر ۲۰۲۲ اعلام کرد که نوع ارتقا یافته آن را ساخته و آزمایش شده است.
در این آزمایش رادار این سامانه یک هدف را از فاصله ۲۸۰ مایلی شناسایی و آن را از فاصله ۲۵۰ مایلی ردیابی کرد و با استفاده از موشک جدید «صیاد-۴» در برد ۱۸۶ مایلی منهدم کرد. در آن برهه یکی از فرماندهان ارشد ایرانی حتی اعلام کرد که این سامانه میتواند با هواپیماهای نسل پنجم مقابله کند. این وبگاه نوشت، ایران دفاع هوایی لایه به لایه خود را در رزمایش نظامی «ذوالفقار - ۱۴۰۱» به نمایش گذاشت.
سامانه «مرصاد» ساخت ایران در جریان این رزمایش یک پهپاد را که در ارتفاع ۲۵ هزارپایی خارج از حریم هوایی ایران فعالیت میکرد، ردیابی کرد. ایران همچنین در این رزمایش از پدافند هوایی کوتاهبرد و ارتفاع کم «مجید» و سامانههای برد بلند «۱۵ خرداد» و «تلاش» استفاده کرد. ایران بر این باور است که سامانه باور-۳۷۳ حتی میتواند با «اس -۴۰۰» روسیه رقابت کند. این در حالی است که ایران یک نوع پیشرفته از سامانه «اس-۳۰۰» را که سال ۲۰۱۶ دریافت کرد، استفاده میکند.
در چنین شرایطی به نظر میرسد در صورت حمله مستقیم اسرائیل به ایران، زنجیرهای از کنشها و واکنشها، منطقه خاورمیانه را در آستانه شدیدترین تنشها قرار خواهد داد. ازاینرو ناظران سیاسی معتقدند امریکا و متحدان اروپایی آن در شرایطی که در جنگ با روسیه در اوکراین هستند، تمایلی ندارند اشتیاق اسرائیل را برای حمله به ایران تحریک کنند و از تمامی کانالهای دیپلماتیک برای جلوگیری از ادامه تنش استفاده میکنند.
۳۱۱۲۱۳
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1895408منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: ایران و اسرائیل حمله سپاه به اسراییل رژیم صهیونیستی اسرائیل سامانه های دفاع تأسیسات هسته ای صورت حمله هوایی ایران جروزالم پست دفاع هوایی جنگنده ها حمله ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۲۹۹۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصمیم عربها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
فارن افرز در مطلبی به قلم دالیا داسا کایه و سنم وکیل نوشت: زمانی که ایران در روز ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد روانه اسرائیل کرد، اردن به دفع این حمله کمک نمود. گزارشهای رسانهای اولیه نشان داد که چند دولت دیگر عربی نیز در دفاع از آسمان اسرائیل مشارکت داشته اند؛ اما این اقدامات بعدا تکذیب شد. با این وجود، شماری از رهبران اسرائیلی و برخی ناظران در واشنگتن این اقدامات را به عنوان نشانهای از یک تغییر جهت مهم تعبیر کردند.
به گزارش انتخاب، استدلال آنها این بود که در صورت تداوم تشدید تنش با ایران این دولتها طرف اسرائیل را میگرفتند. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل اعلام کرده که حمله ایران «فرصتهای جدیدی برای همکاریها در خاورمیانه ایجاد کرده است.» انستیتوی مطالعات امنیت ملی که اندیشکدهای اسرائیلی است هم اعلام کرده که «ائتلاف منطقهای و بین المللی که در دفع حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان داد.»
پس از آنکه اسرائیل به شکلی محدود به حمله ایران پاسخ داد، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست نوشت که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقهای علیه ایران عمل کرد.» وی در ادامه اظهار داشت، اسرائیل با واکنشی محدود «ظاهرا در حال بررسی منافع متحدان خود در این ائتلاف یعنی عربستان، امارات و اردن بوده است که همگی کمکهای بی سر و صدایی در جریان حمله هفته گذشته کرده بودند.» به نظر این تحلیلگر مسائل منطقه، این اقدام نشان از یک "تغییر پارادایم برای اسرائیل" دارد که "شکل جدیدی" به خاورمیانه خواهد بخشید.
اما این ارزیابیها ناشی از ذوق زدگی بیش از حد به نظر میرسد و نمیتواند پیچیدگی چالشهای منطقه را به تصویر بکشد. مطمئنا با توجه به ماهیت بی سابقه تبادل آتش صورت گرفته بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیش از پیش مد نظر قرار دهد. اما واقعیتهای منطقه که مانع از همکاریها بین اعراب و اسرائیل میشود تغییر چندانی نکرده است. حتی قبل از حمله ۷ اکتبر حماس و جنگ متعاقب آن در غزه، دولتهای عربی که توافقات ابراهیم را امضا کرده و به عادی سازی روابط با اسرائیل تن داده بودند، از حمایتهای نتانیاهو از توسعه شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری و بی تفاوتی وی در قبال تلاشهای وزرای دست راستی اش برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ناامید شده بودند. مجموعه حملات شهرکت نشینان اسرائیل علیه فلسطینیان در شهرهای کرانه باختری در بهار ۲۰۲۳ این تنشهای منطقهای را بیش از پیش شعله ور ساخت. پس از آنکه ارتش اسرائیل در ماه اکتبر عملیات نظامی خود در غزه را آغاز کرد موجب به راه افتادن موجی از اعتراضات در خاورمیانه شد، رهبران عربی بیش از پیش علاقه خود به جانبداری علنی از اسرائیل را از دست دادند، زیرا مطلع بودند که این همکاری علیه میتواند به مشروعیت آنها در داخل لطمه بزند.
هیچ بخشی از پاسخ چند کشور عربی به این دور از منازعات بین ایران و اسرائیل نشان نمیدهد که این مواضع تغییر قابل توجهی را شاهد بوده است. آن گروه از دولتهایی که اسرائیل از آنها به عنوان "اتحاد سنی" یاد میکند، در واقع به دنبال برقراری توازن در روابطشان با ایران و اسرائیل، صیانت از اقتصاد و امنیت خود و بیش از همه جلوگیری از بروز یک جنگ منطقهای هستند. اولویت آنها احتمالا همچنان پایان دادن به جنگ ویرانبار غزه و نه تقابل با ایران خواهد بود. با این حال در حالی که تنشها بین ایران و اسرائیل رو به افزایش است، اشتیاق دولتهای عربی برای سرعت بخشیدن به یکپارچگی منطقهای با اسرائیل بیش از هر زمان دیگری بستگی به تمایل اسرائیل به پذیرش یک دولت فلسطینی دارد.
پیش از حمله ۱۳ آوریل اسرائیل، عربستان و امارات اطلاعاتی را در خصوص حملهای قریب الوقوع با ایالات متحده تبادل کردند. مرکز فرماندهی آمریکا سپس از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکایش استفاده کرد. اردن به هواپیماهای ایالات متحده و بریتانیا اجازه داد تا وارد حریم هوایی این کشور شده و پهپادها و موشکهای ایرانی را دفع نمایند. گزارشهای رسانهای اولیه به ویژه در ایالات متحده و اسرائیل تاکید داشتند که یک تلاش گسترده منطقهای موجب خنثی شدن حمله ایران گشته است.
اما خیلی زود روشن شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان و هم امارات صراحتا هرگونه مشارکت نظامی مستقیم در دفاع از اسرائیل را رد کرده اند. مقامهای اردنی نیز اظهار داشته اند که این مشارکت برای حفاظت از منافعشان ضروری بوده است. ملک عبدالله دوم تاکید کرده که کشورش برای کمک به اسرائیل اقدام نکرده است.
تلاشهایی که دولتهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا مطمئنا ناشی از تمایل آنها برای حفظ روابطشان با ایالات متحده بوده نه نزدیکتر کردن خودشان به اسرائیل. از زمانی که اسرائیل حمله به غزه را آغاز کرده، رهبران عربی از اینکه جو بایدن توفیق چندانی در محدود کردن اقدامات اسرائیل نداشته غافلگیر شده اند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاریهای خود با واشنگتن هستند. آنها منبع جایگزینی برای امنیتی که آمریکا برایشان فراهم میکند نمیبینند.
دولتهای عربی به ویژه دولتهای حاشیه خلیج فارس از تلاشهای اسرائیل برای تضعیف توانمندیهای نیروهای نیابتی ایران استقبال میکنند. اما آنها به احتمال زیاد مخالف هرگونه حمله مستقیم به ایران خواهند بود که میتواند منطقه را که هم اکنون نیز چشم انداز اقتصادی شکنندهای دارد بی ثبات نماید و یا منجر به حمله متقابل ایران در منطقه شود. هرچند منقعت دولتهای عربی در حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن نهفته است، اما آنها نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که به صراحت علیه ایران و حامیان جهانی اش نظیر روسیه کار میکند. آنها ترجیح میدهند موازنهای بین روابط مختلف منطقهای و جهانی خود برقرار نمایند، نه اینکه پلهای پشت سرشان را خراب کنند.
اما به رغم این محدودیت ها، دولتهای عربی میتوانند نقشی تعیین کننده در جلوگیری از افزایش بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور و برقراری تماسهایی برای مدیریت بحران حیاتیتر از گذشته است. کشورهای عربیای که با هر دو طرف رابطه دارند میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتن داری و کمک به ارسال پیامها بین طرفین استفاده کنند و برای جلوگیری از جنگ و یا کاهش آسیبها در صورت شروع منازعه تلاش نمایند. در بلندمدت برای برقراری ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید چهارچوب خودشان را برای گفتگوهای منظمی که مسیر را برای مشارکت هم طرف ایرانی و هم طرف اسرائیلی باز میکند ایجاد نمایند. رویارویی اخیر ایران و اسرائیل که دو طرف را به آستانه یک جنگ کامل رساند، نشان دهنده میزان فوریت و ضرورت برقراری چنین دیالوگهایی بود.
اما جهان باید انتظارات خود برای برقراری روابط نزدیکتر بین اعراب و اسرائیل را واقع بینانهتر کند. همکاریهای فنیای که دولتهای عربی و اسرائیل اخیرا در حوزههایی نظیر انرژی و تغییرات اقلیمی داشته اند احتمالا ادامه خواهد داشت. اما نشستهای مهم منطقهای که علنا تعاملات سیاسی دولتهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکند، تاثیر چندانی نخواهد داشت مگر آنکه اسرائیل به جنگ در غزه خاتمه دهد. تا آن زمان تلاشهای دولتهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی شان با اسرائیل نیز همچنان محدود باقی خواهد ماند. یک استراتژی کوتاه مدت واقع بینانهتر اولویت دهی به حمایت از تلاشها برای میانجیگری وجلوگیری از تنش بیشتر بین ایران و اسرائیل خواهد بود.